مانند این “ویروس جدید ها” که هر از گاهی همه به آن مبتلا می شویم، ماهیت یک ویروس بر اساس انتشار حداکثری کار می کند و اگر یک نکته مارکتینگی از نحوه کار این موجود که در سلول های هر جانداری تکثیر می شود بخواهیم یاد بگیریم، همین انتشار حداکثری در کوتاه ترین زمان ممکن است! در ادامه این مقاله به بررسی کامل وایرال مارکتینگ یا بازاریابی ویروسی که ترکیبی از علم و هنر است، می پردازیم.
بازاریابی ویروسی (وایرال مارکتینگ) چیست؟
ساختار و شکل امروزی وایرال مارکتینگ، به لطف اینترنت و استفاده گسترده افراد بخصوص از سوشال مدیا بوجود آمده است. بازاریابی ویروسی (وایرال مارکتینگ) در حقیقت یکی از استراتژی های قدرتمند دو لبه است که از ماهیت پخش سریع و گسترده ویروس به عنوان ساختاری برای بازاریابی، افزایش آگاهی از برند، جذب تعامل و در نهایت افزایش مشتری استفاده می کند.
کلید موفقیت در وایرال مارکتینگ، همانطور که در مقاله وایرال چیست هم به آن اشاره شد، ایجاد محتوایی است که با تعامل حداکثری و اشتراک گذاری مخاطبین مواجه شود. در ادامه پس از بررسی تاریخچه این تکنیک بازاریابی، به انواع و اقسام آن با مثال های ایرانی و خارجی اشاره می کنیم.
تاریخچه Viral Marketing
اگر از گذشته در فضای وب فعالیت داشتید، احتمالا نام Hotmail به گوشتان خورده و جالب است بدانید سرویس هات میل و تامین کننده آن، یعنی Hotline اولین کمپین وایرال مارکتینگ را بدون اینکه بدانند در دهه 90 میلادی اجرا کرده اند. بنیانگذاران هات میل Sabeer Bhatia and Jack Smith تصمیم گرفتند در انتهای هر ایمیلی که از اکانت های Hotmail زده می شود، بسیار صمیمانه CTA یا همان اقدام به عمل برای عضویت در سرویس رایگان ایمیل هات میل را بگنجانند.
نتیجه این اقدام (و البته بسیاری اقدامات بازاریابی دیگر) رسیدن تعداد کاربران هات میل از 20 هزار نفر به بیش از 1 میلیون نفر طی کمتر از یکسال بود. شاید تاریخچه بازاریابی ویروسی کمتر از 30 سال باشد اما طی این سال ها با پیشرفت همه جانبه تکنولوژی شامل تلفن های همراه هوشمند، اینترنت، شبکه های اجتماعی و …، حس ارتباط انسانی به گسترش وایرال مارکتینگ کمک بسیاری کرده است.
اما عبارت وایرال مارکتینگ از کجا نشات می گیرد؟ در همان سالها (1996) Jeffrey Rayport استاد دانشکده بازرگانی هاروارد، مقاله ای تحت عنوان “ویروس بازاریابی” منتشر کرد که مورد توجه بسیاری از رسانه ها قرار گرفت.
مزایای بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) چیست؟
بحث سر اینکه چه چیزی وایرال می شود و چه چیزی نه، زیاد است اما همه به اتفاق قبول دارند که درست است که وایرال شدن یک شبه اتفاق می افتد اما باید پیش از آن چندین محتوا تولید و آزمون و خطا روی آن ها انجام داد. مجموعه دیوار بار های کمپین های مختلفی را اجرا کرده و همه کمه و بیش موفق بودند اما موزیک ویدئویی که توسط این مجموعه ساخته شد، به سرعت و به طرز شگفت انگیزی در شبکه های اجتماعی وایرال شد.
و اما برخی از مزایای وایرال مارکتینگ عبارتند از:
- مقرون به صرفه
عمده هزینه برای تبلیغات بر اساس چه چیزی تعیین می شود؟ تعداد نفراتی که می توانند به طور بالقوه آن را مشاهده کنند. در وایرال مارکتینگ خبری از هزینه های اضافی برای این منظور نیست. البته که برای شناسایی خلاقیت و محتوای ارزشمند برند خود به دیگران، علاوه بر هزینه برای ساخت با کیفیت، باید هزینه برای تبلیغات نامحسوس هم بدهید اما مطمئن باشید اگر محتوای شما شایسته وایرال شدن باشد، به سرعت توسط مردم معمولی در سوشال مدیا دست به دست خواهد شد!
- رشد و دسترسی سریع
کمپین های وایرال مارکتینگ قدرت این را دارند که با سرعتی خیره کننده رشد کنند و به مخاطبین معمولی بیشماری دسترسی پیدا کنند. علاوه بر این، وقتی فردی چیزی را با دوستان و فالوورهای خود به اشتراک میگذارد، میتواند اثری نمایی ایجاد کند زیرا آن افراد هم پیام را با شبکههای اطراف خود به اشتراک میگذارند. به همین دلیل است که کمپین های ویروسی پتانسیل دسترسی سریع به تعداد زیادی از مردم را دارند و می توانند ابزار قدرتمندی برای ایجاد آگاهی از برند باشند.
همچنین کیفیت مخاطبانی که به شما دسترسی پیدا می کنند هم نسبت به تبلیغات سنتی بسیار متفاوت است. در تبلیغات سنتی شاید شما به 1 میلیون بیننده برسید اما اکثر این افراد هنگام مشاهده تبلیغ، صدای تلوزیون را قطع، تراکت را پاره و یا شبکه رادیویی را عوض می کنند اما در وایرال مارکتینگ، خود مخاطب، محتوای شما را با جان و دل می پذیرد!
- تاثیرگذار در مرحله یادآوری برند
مزیت دیگر بازاریابی ویروسی در توانایی آن در ایجاد ارتباط عاطفی با ناخودآگاه مخاطب است. وقتی مردم محتوایی را به اشتراک میگذارند که نسبت به آن علاقه دارند، اغلب یک پیوند عاطفی بین آنها و برند ایجاد می شود که میتواند باعث وفاداری شده و خریدهای تکراری را تشویق کند.
این تکرار و تکرار به هنگام اشتراک گذاری سبب می شود هنگام خرید نیز برند شما یکی از گزینه های احتمالی باشد.
- تبلیغات دهان به دهان مثبت
درست است که تبلیغ منفی بهتر از ناشناس بودن است اما اگر محتوای وایرال مثبت باشد و حس خوب ایجاد کند، خود به خود تبلیغات دهان به دهان مثبتی نیز از برند شکل می گیرد.
“دیدی دیوار چه حرکت خفنی زده! وای ببینی میمیری از خنده عالیه!”
و این موضوع، ناخودآگاه در ذهن مخاطب تاثیر مثبت خود را از برند خواهد گذاشت.
علاوه بر این، اگر شخصی محتوای وایرال یک شرکت را در شبکه شخصی خود (بخصوص لینکدین) به اشتراک می گذارد، اغلب به معنای تایید آن شرکت است که می تواند اعتبار و قابل اعتماد بودن را افزایش دهد.
- ایجاد اعتبار و اعتماد
بازاریابی ویروسی باعث ایجاد اعتماد و اعتبار در مشتریان بالقوه می شود. همانطور که به آن اشاره شد، هنگامی که پیامی توسط افرادی به اشتراک گذاشته می شود که مردم به آنها اعتماد دارند و به آنها احترام می گذارند، اغلب معتبرتر از زمانی تلقی می شود که اگر قرار باشد مستقیماً توسط خود شرکت تبلیغ شود.
تشویق به تولید محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) یکی از مؤثرترین راهها برای استفاده از مزیت بازاریابی ویروسی است. UGC اغلب معتبرتر و قابل اعتمادتر دیده می شود، که می تواند منجر به سطوح بالاتر تعامل و تبدیل شود. کمپین های زیادی در داخل کشور با استفاده از این تکنیک وایرال شده اند که از جمله آن ها می توان به توییت های دیجی کالا و پاسخ به کاربران، کمپین های علی بابا، طبیعت و … اشاره کرد.
- افزایش ترافیک وبسایت
در مقاله دیجیتال برندینگ، به بررسی این نکته پرداختیم که بسیاری از برند ها، لید یا مشتریان را در مرحله نهایی به سمت وبسایت می برند. بازاریابی ویروسی یکی از قدرتمند ترین ابزار ها برای افرایش ترافیک وبسایت می باشد چراکه بر اساس تمایل طبیعی افراد مبنی بر اشتراک گذاری سوار است.
هنگامی که مردم محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط دوستان یا فالوورهای خود را مشاهده می کنند، به احتمال زیاد روی لینک آن کلیک کرده و از وب سایت شرکت بازدید می کنند که این موضوع به شرکت ها فرصتی می دهد تا بازدیدکنندگان را به مشتری تبدیل کنند.
- افزایش حس وفاداری به برند
وایرال مارکتینگ ارتباط نزدیکی با حس و حال روزمره مردم دارد. هنگامی که هر روز صحبت از برند شما در فضای مجازی باشد، حس وفاداری و همدلی میان مشتریان شما نسبت به برند ایجاد می شود.
راه دیگری که بازاریابی ویروسی می تواند به وفاداری و حفظ مشتری کمک کند، ایجاد محتوای به یاد ماندنی و تاثیرگذار است. هنگامی که یک محتوا به طور گسترده وایرال می شود، به احتمال زیاد توسط مردم به خاطر سپرده خواهد شد که می تواند باعث شود افراد بیشتری برند را با آن محتوا مرتبط کنند.
این امر میتواند باعث شود که افراد بیشتری در زمان نیاز به محصول یا خدمات در آینده به برند فکر کنند.
- نرخ بازگشت سرمایه بالا (ROI)
همانطور که اغلب شاخه های دیجیتال مارکتینگ مقرون به صرفه هستند، وایرال مارکتینگ هم نرخ بازگشت سرمایه بالایی دارد. درست است که شروع وایرال مارکتینگ باید همراه با امکانات حرفه ای برای ساخت با کیفیت، افراد متخصص و خلاق و سرمایه گذاری برای تبلیغات اولیه باشد، اما پخش حداکثری و تکرار آن توسط مردم، چیزی رایگان است که اگر بشود! چه می شود!
کمپین های وایرال مارکتینگ برای موفقیت نیاز به خلاقیت، برنامه ریزی و اجرا و آزمایش و تکرار زیاد دارند. این موضوع که یک کمپین بازاریابی ویروسی منجر به بازگشت سرمایه بیشتر شود تضمینی نیست.
معایب بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) چیست؟
به قولی همیشه باید دو سمت ماه را نگاه کرد. وایرال مارکتینگ همانطور که مزایای بیشمار و عالی دارد، معایبی هم دارد:
- بررسی میزان کمّی نتایج سخت است!
دریافت نتایج کمّی دقیق از کمپین وایرال مارکتینگ بسیار سخت است چراکه تعداد اشتراک گذاری توسط مردم عادی قابل اندازه گیری نیست. از آنجایی که استراتژیهای بازاریابی ویروسی به مشتریانی که برای انتشار محتوا متکی هستند، نتیجه ذهنی بوده و پیشبینی آن دشوار است.
- علاوه بر خلاقیت، شانس هم مهم است!
بار ها شده که من محتوای بشدت جذابی برای اشتراک گذاری از سمت برند های کوچک دیده ام که زیر هزار بار به اشتراک گذاشته شده اند. بنابراین علاوه بر خلاقیت و البته هزینه تبلیغات، شانس هم فاکتور مهمی است. نهایت کاری که مارکتر ها بتوانند بکنند، ایجاد محتوا های خلاقانه و پشتکار است و بیش از آن دیگر به حجم تبلیغات و شانس وابسته می باشد.
- امکان حصول نتایج منفی!
و اما ترسناک ترین قسمت قضیه! نتایج منفی!
درست است که ترند و وایرال شدن با نتایج مثبت بسیار اتفاق می افتد اما همانطور که هر روزه محتواهای وایرال منفی زیادی می بینیم، مردم از اشتراک گذاری محتواهایی که خوششان هم نمی آید و درج نظرات منفی برای آن ها هم کوتاهی نمی کنند. باید حواسمان را جمع کنیم که یک موقعی وایرال منفی نشویم چراکه دیگر جلوی آن را گرفتن کار حضرت فیل است!
انواع وایرال مارکتینگ
تقسیم بندی های زیادی را می توان به وایرال مارکتینگ نسبت داد اما در دسته بندی کلی، می توان گفت دو نوع بازاریابی ویروسی طبیعی و کنترل شده وجود دارد:
- طبیعی (کنترل نشده)
این نوع کمپین بعضا با یک توییت ساده، یک سوال بی پرده یا تصویری کاملا داوطلبانه تشکیل می شود و می تواند تا ماه ها برای برند مزایا یا مشکلات ایجاد کند. کمپین بازاریابی ویروسی طبیعی وقتی که موفقیت آمیز باشد، ارزش ویژه برند را با هزینه ناچیزی ایجاد می کند اما به دلیل ارتباط مستقیم بین مردم با همدیگر، شما باید توجه کنید که برند را رها کرده و ارتباط را محدود نکنید.
این امر برای حصول اطمینان از موفقیت کمپین وایرال ارگانیک حیاتی است، زیرا اگر هدف محتوا و برند در آن مشخص شده باشد میل افراد برای اشتراک گذاری آن کمتر خواهد شد.
- با برنامه ریزی (کنترل شده)
کمپین های کنترل شده با استراتژی های قبلی، هزینه های زیاد تبلیغات و خلاقیت جهت دار شده انجام می شوند و معمولا از یک روش متمایز برای انتقال مفاهیم استفاده می کنند. مثال شرکت Hotmail که در بخش تاریخچه به آن اشاره کردیم نیز به همین طریق انجام شد. هدف این کمپین وایرال افزایش اعضای این سرویس ایمیل بود و از طریق دعوت رایگان در انتهای هر ایمیل این کار انجام شد.
المان های اصلی وایرال مارکتینگ
- ایجاد جذابیت عاطفی
محتوایی که در کمپین وایرال مارکتینگ قرار است منتشر شود، باید بتواند احساسات ما را برانگیخته کند. این ارتباط عاطفی می تواند میزان تعامل و اشتراک گذاری که نقطه حیاتی وایرال مارکتینگ است را تقویت کند.
- ایجاد ارزش برای مخاطبان
ایجاد ارزش، چه در قالب اطلاعات، سرگرمی، شادی، حس تاسف و … برای یک کمپین بازاریابی ویروسی الزامی است. این موضوع را بدانید که مخاطب در نهایت برای درگیر شدن با محتوا و اشتراک گذاری آن، به دلیل نیاز دارد.
- داستان سرایی
داستان سرایی و تعریف روایت هایی به عنوان محتوا باعث افزایش توجه مردم عادی می شود. یک داستان اگر خوب پرورده شود، قدرت این را دارد که مردم را به حرکت درآورد.
- اهرم سازی از ترند
همراستایی محتوا با ترند ها میتواند تاثیر زیادی برای انتشار حداکثری داشته باشد. بسیاری از کمپین های کنونی وایرال مارکتینگ که در سالهای جدید می بینیم، با استفاده از همین اهرم ترند مارکتینگ توانسته اند رشد کنند.
استراتژی های وایرال مارکتینگ (نمونه های Viral Marketing ایرانی)
- استفاده از تکنیک های چریکی!
حدود تیر ماه سال 1402 بود که یک سری تصاویر عجیب از افراد با سر به رنگ سفید در متروی تهران پخش شد که توجه زیادی در فضای سوشال به خود جلب کرد و بشدت وایرال شد. همراستایی این کمپین چریکی با حادثه خالی کردن سطل ماست (ترند) و حواشی آن، خود به خود به وایرال شدن آن کمک کرد و در انتها با چندین تبلیغ بدون تگ کردن توانست تقریبا جلوی چشم هر ایرانی بیاید.
یکی دو روز بعد مشخص شد که ای دل غافل، این افراد بازیگرانی از یک کمپین فوق العاده تبلیغ خمیر دندان بوده اند! به این می گویند یک کمپین وایرال چریکی تر و تمیز!
- استفاده از کد های تخفیف و هدایا
همیشه وایرال مارکتینگ نباید در پلتفرم سوشال مدیا صورت بگیرد، گاهی اوقات ارائه کد های تخفیف به سایر شرکت ها، همکاری در فروش و یا هدایای مختلف می تواند برند و محصول شما را با تبلیغات دهان به دهان، شناس کند. برند های گوناگونی کد های تخفیف اولین خرید را به شرکت هایی چون کدتخفیف، موپون، رایتل، ایرانسل و … می دهند تا از طریق این برند ها، خود نیز وایرال شوند.
همین کار را به تازگی بعضی از برند های تازه با همکاری با اسنپ فود انجام می دهند که به عنوان مثال همراه با غذای سفارش داده شده، یک عدد قهوه، خمیر دندان یا آدامس مخصوص ارسال می شود و شما با حس خوب، از این برند ها در میان دوستانتان صحبت می کنید.
- تعامل (اگر و تنها اگر!)
ایجاد محتوای تعاملی، برگزاری مسابقه، جایزه دادن و هر چیزی که مخاطب را به تعامل با برند وادار کند، برای وایرال مارکتینگ حکم سوخت موشک را دارد. تقریبا تمامی برند ها قصد این موضوع را دارند که با ایجاد پست های تعاملی، مخاطبان را با محتوا درگیر کنند و حتی برای معرفی به سایر افراد جایزه در نظر می گیرند.
این روش هر چند اساسی اما کمی قدیمی است و برای وایرال کردن آن باید هزینه زیاد و تبلیغات بالایی داشت. از این دست تعامل ها در پست های برند میهن، صباح، طبیعت، اسنوا و … مشاهده می کنید و به همین دلیل است که می گوییم اصطلاحا زمان از وایرال ها گذشته است!
- استفاده از فاکتور غافلگیری
شاید بازگشت زخم کاری با تبلیغات غیر متعارف پخش “استخدام هلدینگ ریزابادی”، “ماکت چاقوی خونین بزرگ در شهر” و … زیاد پر رمق نبود اما به همه مارکتر ها، درس انتشار حداکثری محتوا را داد. یا استفاده از تگ لاین های تبلیغاتی عجیب که بعد ها متوجه برند می شویم مانند بیلبورد “هنوز جا داره” محصول باس دیپوینت! یا “فقط یک ایرانی می دونه” اسنوا!
غافلگیری مخاطبان باعث می شود در مورد برند شما صحبت کنند!
- وایفلوئنسر! (وایرال + اینفلوئنسر)
به جرات می توان گفت بیش از 80 درصد شرکت های ایرانی هر جا که قصد دارند تبلیغی بکنند که وایرال شود، به سمت اینفلوئنسر ها می روند و با بستن قرارداد های چندین میلیاردی، سعی در افزایش دیده شدن برند دارند. این روش بد نیست اما بهتر است صرفا به صورت نامحسوس انجام شود مانند آنچه اپلیکیشن ترب در تخریب آهسته و بیصدای دیجی کالا انجام داد.
به هر حال استفاده از اینفلوئنسر ها، بخصوص بازیگران، فوتبالیست ها و خواننده ها که مخاطبین گسترده ای دارند برای روشن کردن تنور وایرال شدن محتوای خلاقانه موثر است.
- طنز و سرگرمی!
عمده ما در شبکه های اجتماعی از کلیپ های طنز، میم های ترند و محتوای بامزه خلاقانه استقبال می کنیم. استفاده از طنز و سرگرمی بخصوص طنز های کنایه آمیز و درجه 1 می تواند در وایرال شدن محتوا و برند ما تاثیر مستقیم بگذارد. برای این کار حتما برنامه ریزی مستمری داشته باشید تا از ترند های روز غافل نمانید.
از جمله برند هایی که معمولا از این طریق وایرال شده اند، بیمه از کی، مدرسان شریف و هلوشو بدم، لیموش رو بدم عالیس و … هستند.
آمدن لبخند روی لب مخاطبان شبکه های اجتماعی حتما نباید با طنز سطحی ایجاد شود بلکه در این مورد مثال بارز تبلیغ خلاقانه و فکر شده مجموعه دیوار با وام گیری از خواننده مورد علاقه تمامی ایرانیان، ابراهیم حامدی بود که به سرعت وایرال شد.
نمونه های وایرال مارکتینگ جهانی
در انتها نیز بد نیست سری به نمونه های جهانی بازاریابی ویروسی توسط برند های مطرح بزنیم:
- کمپین کوکاکولا (#ShareACoke)
یکی از کمپین هایی که توسط غول صنعت نوشابه سازی وایرال شد، در سال 2011 و کمپین Share A Coke بود که محصولات با بسته بندی های اختصاصی نام افراد تولید شد و مردم را تشویق می کرد که به این افراد آن را هدیه دهند. حدود 1.2 میلیون نفر (در سال 2011 و تازگی شبکه های اجتماعی این رقم بسیار بالاست) این کمپین بازاریابی ویروسی را روی صفحه خود به اشتراک گذاشتند و کوکاکولا هم رشد 2.5 درصدی فروش گزارش کرد.
- کمپین Airbnb (ما اینجا هستیم!)
در سال 2016، شرکت ایر بی ان بی در فیسبوک کمپینی راه انداخت که با استقبال فوق العاده کاربران مواجه شد. این کمپین با نشان دادن ویدئوهای اول شخص از افرادی که از این پلتفرم برای سفر و اقامت استفاده می کردند، توانست به مجموعه ای بی نظیر از ویدئو ها و تصاویر در شبکه های اجتماعی دست یابد.
میزان دیده شدن این کمپین در شبکه اجتماعی فیسبوک حدود 7 میلیون نفر در سال 2016 بود!
- کمپین فوق العاده اپل (Shot on iphone)
اپل که همواره به ساخت محصولاتی با کیفیت معروف بوده، در کمپینی به تازگی وایرال مارکتینگ را معنا کرد. این برند با استفاده از حس وفاداری مشتریان خود به برند آیفون و برای به رخ کشیدن کیفیت دوربین این تلفن همراه، کمپین Shotoniphone را پیاده کرد. همانطور که پیش بینی می شد، کاربران شروع به فیلمبرداری و تولید محتوا کرده و تصاویر خیرهکنندهای را با این هشتگ به اشتراک گذاشتند.
- توییت معروف رستوران Wendy
یکی از راه های وایرال شدن در شبکه های اجتماعی، دادن پاسخ هایی جنجالی به کاربران است که نمونه های آن را توسط دیجی کالا، اسنپ فود و … مشاهده کردیم. در سال 2017 کاربری از فست فود زنجیره ای وندی پرسید که برای یکسال ناگت مرغ رایگان چند تا ریتوییت انجام بدهم و وندی پاسخ داد 18 میلیون!
البته که این توییت به تعداد 18 میلیون ریتوییت نرسید اما این حرکت به نوعی اولین توییت گفتگوی برند با مشتریان بود که وایرال شد.
- کمپین وایرال بی نظیر داو (Dove)
در سال 2024، فیلتر بر پایه هوش مصنوعی تیک تاک به نام Glamour عرضه شد که بر پایه تغییر اجزای صورت و اصطلاحا بولد کردن نقاطی مانند ابرو، چشم، لب و آرایش کردن، کاربران را شگفت زده کرد اما بعد از چند روز استفاده، انتقادات از این فیلتر به دلیل انکار ماهیت زنان جامعه و تلاش برای پنهان شدن زیر آرایش و فیلتر شدت گرفت.
برند داو هم با ایده عالی حمایت از زنان جامعه وارد کار شد و با هشتگ #TurnYourBack ارتباط عاطفی فوق العاده ای با تمامی کاربران شبکه های اجتماعی ایجاد کرد و به همین دلیل یکی از کمپین های وایرال مارکتینگ قوی در سال 2024 شد.
جمع بندی؛ وایرال شدن به این سادگی ها نیست!
در نهایت باید بدانید که وایرال شدن به همین سادگی ها هم نیست، بسیاری از کمپین های وایرال توسط برند هایی که همه می شناسیم پیاده شدند و نتیجه خوبی گرفتند. پشت هر کمپین وایرال باید مجموعه ای از تبلیغات، همکاری ها، برنامه ریزی ها و از همه مهم تر، اعتبار برند وجود داشته باشد.
نظر شما چیست؟